سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسی کـه خویشتن را نشناسـد، از راه نجـات دور افتـد و در گمراهی ونادانیها درافتد . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :7
بازدید دیروز :1
کل بازدید :29721
تعداد کل یاداشته ها : 51
103/2/15
4:56 ص

                                                شعر ولایت     

چشم تموم کاینات سوی عنایت علی

رهبر ما خامنه ای تحت حمایت علی

چشم تموم کاینات سوی عنایت علی

رهبر ما خامنه ای تحت حمایت علی           تحت حمایت علی

رهبر فرزانه ی ما ای علی روزگار   (2)

وارث خون های پاک و از خمینی یادگار (2)

یا علی جان       یا علی جان مقتدای من تویی

       یا علی جان مقتدای من تویی

رهبر من مرجع من پیشوای من تویی

رهبر من مرجع من پیشوای من تویی

ما دیگه نمیگذاریم دستای تو بسته بشه   (2)

مثه حیدر دلت از امت خود خسته بشه    (2)

مثه سلمان و ابوذر در خونه ات می شینیم (2)

آخه تو چهره ی تو تصویر حیدر می بینیم (2)

بذار تا هر چی میخوان بگن ولی ما همینیم (2)

توی چهره ی علی عکس خمینی می بینیم   (2)

                  عکس خمینی می بینیم

وقتی تو حرف میزنی اشکای ما جاری می شه (2)

اگه تو گریه کنی زخم دلا کاری می شه (2)

رفقا بیاین با هم قدر علی رو بدونیم    (2)

تا دم آخر باهاش همه بسیجی بمونیم (2)

خون تو رگ هامونو هدیه به رهبر می کنیم (2)

پای عشقش با همه سختی ها ما سر میکنیم   (2)

حرف تو برای ما حرف امام زمونه (2)

تا دم آخر آقا تو سینه هامون می مونه (2)

حرف تو برای ما حرف امام زمونه 

تا دم آخر آقا تو سینه هامون می مونه 

تهیه و تنظیم : صابر جبراییلی  

دبیر ادبیات و علوم اجتماعی مدرسه امام سجاد (ع)


89/7/4::: 9:55 ع
نظر()
  
  

همیشه از نگاه تو با تو عبور می کنم
از اینکه عاشق توام حس غرور می کنم
دوباره با سلام تو تازه تازه می شوم
با نفس ساده تو غرق ترانه می شوم
با تو ستاره می شوم, با تو ستاره می شوم
با تو ستاره می شوم ,با تو ستاره می شوم
با تو ستاره می شوم, با تو ستاره می شوم
با تو ستاره می شوم ,با تو ستاره می شوم

از سایه های ملتهب همیشه می گریختم
با رفتن تو هر نفس بغض دوباره می شوم
ناجی شام شوکران با دل عاشقم بمان
به حرمت حضور تو چون تو یگانه می شوم

خانه به خانه دیدمت همچو فسانه دیدمت
خانه به خانه دیدمت همچو فسانه دیدمت
با تو ستاره می شوم, با تو ستاره می شوم
با تو ستاره می شوم ,با تو ستاره می شوم
با تو ستاره می شوم, با تو ستاره می شوم
با تو ستاره می شوم ,با تو ستاره می شوم


  
  

همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
تو نه مثل آفتابی که حضور وغیبت افتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی

تو اگه پرنده باشی چشای من آسمونه
راز پر کشیدنت رو کسی جز من نمی دونه
واسه من سخته که بی تو بنویسم مشق پرواز
با صدای ساز خسته تر کنم گلو ی آواز
منو تو گر چه اسیریم حیفه از غصه بمیریم
بیا تا آخر دنیا بشینیم و پر نگیریم
جای پر زدن زمین نیست توی قلب آسمونه
قصه ی مرگ وجدایی تو کتابا جا می مونه
نگو عمرمون تموم شد
نگو دیگه همدمی نیست
بیا فردا رو بسازیم
اینکه فرصت کمی نیست
اشک پاکتو نگه دار واسه غسل تن پرواز
زنده کن صدای سازو که رسیده وقت آواز

تو اگه پرنده باشی چشای من آسمونه
راز پر کشیدنت رو کسی جز من نمی دونه
واسه من سخته که بی تو بنویسم مشق پرواز
با صدای ساز خسته تر کنم گلو ی آواز
منو تو گر چه اسیریم حیفه از غصه بمیریم
بیا تا آخر دنیا بشینیم و پر نگیریم
جای پر زدن زمین نیست توی قلب آسمونه قصه ی مرگ وجدایی تو کتابا جا می مونه
نگو عمرمون تموم شد
بعد از این دیگه غمی نیست
اشک پاکتو نگه دار واسه غسل تن پرواز
زنده کن صدای سازو که رسیده وقت آواز
اشک پاکتو نگه دار واسه غسل تن پرواز
زنده کن صدای سازو که رسیده وقت آواز


  
  

مرو ای دوست مرو ای دوست
مرو از دست من ای یار که منم زنده به بوی تو
به گل روی تو
مروای دوست مرو ای دوست
بنشین با من و دل بنشین تا برسم مگر
به شب موی تو
تو نباشی چه امیدی به دل خسته من
تو که خامو شی بی تو به شام وسحر چه کنم
با غم تو

مروای دوست مرو ای دوست
مرو از دست من ای یار که منم زنده به بوی تو
به گل روی تو
بنشین تا بنشانی نفسی آتش دل
بنشین تا برسم مگر به شب موی تو
تو نباشی چه امیدی به دل خسته من
تو که خامو شی بی تو به شام وسحر چه کنم
با غم تو
چه کنم با دل تنها که نشد باور من
تو و ویرانی خاموشی کوهم اگر اگر چه کنم با غم تو

چه کنم با دل تنها چه کنم با غم دل
چه کنم با این درد دل من ای دل من
چه کنم با دل تنها چه کنم با غم دل
چه کنم با این درد دل من ای دل م
چه کنم با دل تنها چه کنم با غم دل
چه کنم با این درد دل من ای دل من
چه کنم با دل تنها چه کنم با غم دل
چه کنم با این درد دل من ای دل م
چه کنم.......


  
  

ای ساحل آرامشم سوی تو پر میکشم
از دوریت در آتشم در آتشم یا را
ای ساحل آرامشم سوی تو پر میکشم
از دوریت در آتشم در آتشم یا را

دست از طلب ندارم تا کام من بر آید
دست از طلب ندارم تا کام من بر آید
یا تن رسد به جانان یا جان زتن بر آید
بر آید, بر آید

بگشای تربتم را بعد از وفات بنگر
کز آتش درونم دود از کفن برآید, برآید ,برآید

بنمای رخ که خلقی واله شوند وحیران
بگشای لب که فریاد از مرد وزن بر آید
بنمای رخ که خلقی واله شوند وحیران
بگشای لب که فریاد از مرد وزن بر آید

ای ساحل آرامشم سوی تو پر میکشم
از دوریت در آتشم در آتشم یا را
ای ساحل آرامشم سوی تو پر میکشم
از دوریت در آتشم در آتشم یا را


  
  
<      1   2   3   4   5   >>   >