سفارش تبلیغ
صبا ویژن
روایت گر حدیث ما که بدان دلهای شیعیان ما را استوار می دارد، از هزارعابد برتر است . [امام صادق علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :11
بازدید دیروز :11
کل بازدید :29756
تعداد کل یاداشته ها : 51
103/2/17
2:41 ع

 

به مناسبت شهادت دکتر علی شریعتی         ((زندگی از دیدگاه دکتر شریعتی))

 

 

جائی گفته ام که: (( هر کس آن چنان میمیرد که زندگی میکند .)) و باید بر آن بیفزایم که : (( هر کس آن چنان که در بیداریست خواب می بیند .))

و من سالها پیش که شب ها وروزهای یکنواخت را در دنیایی یک متر و دو متر می گذراندم شبی – شاید هم روزی (چه می دانم؟) خواب بودم در حالیکه تنها مسائلی که در آن ایام برایم مطرح بود صدها مشکل زندگی و مسئله فلسفی و قضیه ی علمی و فکری و اقتصادی وسیاسی و... نبود فقط وفقط سقوط کردن بود و یا خود را نگاه داشتن ماندن بود و یا مردن همین . بنابراین آنچه بیشتر بدان می اندیشم ((وجود)) بود و ((زندگی)) که موضوع اصلی آن مسائل همین است.

خواب بودم دیدم تالار بزرگیست و انبوه چهره های همیشگی از روشنفکران و جوانان و دانشجویان ومذهبی ها و ماتریالیست ها و مومنین وبی ایمان ها و موافقان ومخالفان ومثل همیشه بح است و سئوال و انتقاد و از هر دری سخنی . و از میانه یکی برخاست و سئوال کرد و چه سئوال بجائی و چه خوب هم مطرح کرد که : تو که از توحید می گوئی واز مذهب و از اسلام و از انسان و از تکامل و از ارزش های اخلاقی و از ایثار واز شهادت و از مسئولیت اجتماعی و از هدایت و ... همه ی این حرف ها وقتی معنا دارد که بتوانی بگوئی اساسا (( زندگی))چیست؟

به راستی اگر در بیداری می پرسیدند درجواب می ماندم و یا لا اقل ناقص می گفتم و یا حتی چیز دیگری می گفتم اما در خواب  پاسخی دادم  بدون لحظه ای تردید و تامل که از آن هنگام تا کنون هر چه بیشتر بدان می اندیشم بیشتر بدان معتقد می شوم و بیشتر به شگفتی می آیم بخصوص که حتی هر کلمه ای به دقت انتخاب شده و حتی ترتیبش نیز حساب دارد . گفتم بنویسید : (( نان – آزادی – فرهنگ – ایمان – و دوست داشتن ))

در بیداری که به این پاسخ رویائی ام فکر می کردم با خودم می گفتم که برابری و تکامل را که من آن همه بدان عشق می ورزم در اینجا یاد نکرده ام و آیا فرمول من این دو را کم ندارد ؟ دیدم که نه چون اگر آن پنج  تا را داشتیم این دو را نیز خود به خود خواهیم داشت همه  چیز را خواهیم داشت و کمبودی وجود ندارد .

اکنون به شما می اندیشم که چه کم دارید ؟ هیچ . و چه بسیار کسان که هیچ نداردن و آیا ناسپاسی نخواهد بود اگر در برابر زندگی خویش به خاطر مسائلی که ارزش کمتر و پست تر از این پنج گنج انسانی را دارند قدر ناشناسی کنند و ناخشنودی ؟

قسمتی از نامه ی دکتر شریعتی که از نظر گذشت اشاره به معنا و مفهوم زندگی داشت و به راستی چه کسی می تواند زندگی را به طور کامل و این چنین تعریف کند که همه ی زوایای زندگی انسان را شامل گردد و نقصی نداشته باشد .

پنج گنج انسانی که شریعتی از آن یاد کرد آن هم با ترتیب اولویت مجموعه ی زندگی انسان را تشکیل می دهد : نان مایه حیات است. آزادی مایه حیات روح آدمیست . فرهنگ مایه رشد روح وفکر است . ایمان مایه امنیت و آرامش روح وجسم است . و دوست داشتن مایه عشق و شوق زندگی است .

 

                  (( پی نوشت ها : 1- روایتی از قبیله بیداران – عبدالکریم شریعتی مزینانی                            2- با مخاطب های آشنا – دکتر شریعتی ))